بررسی تاثیر تحریفات مالی بر اجتناب مالیاتی با تاکید بر نقش معاملات با اشخاص وابسته

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

کارشناسی ارشد مدیریت مالی، واحد آذرشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، آذرشهر، ایران

چکیده

شرکتها برای رهایی از مالیات، روش‌های متفاوتی را در پیش می‌گیرند و بدین منظور به روش‌های گوناگون سعی در کاهش سود قبل از کسر مالیات به منظور کاهش مالیات پرداختی دارند. به این جهت سعی در برجسته کردن ارقام و اعداد کاهنده سود حسابداری داشته و با نشان دادن وضعیتی نامناسب از شرکت، انگیزه‌های سازمان‌هایی چون سازمان امور مالیاتی و غیر را کاهش داده و فشارها و تهدیدات ناشی از افزایش هزینه‌های سیاسی، هزینه مالیات بر درآمد که منجر به خروج وجه نقد از شرکت و کاهش ارزش شرکت می‌شود را می‌کاهند. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر تحریفات مالی بر اجتناب مالیاتی با تاکید بر نقش معاملات با اشخاص وابسته در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد. در این پژوهش برای اندازه‌گیری اجتناب مالیاتی از معیار نرخ مؤثر مالیات نقدی و برای سنجش میزان تحریفات مالی انجام شده در شرکت، از گزارشات حسابرس مستقل استفاده گردید. به منظور آزمون فرضیه‌های پژوهش از مدل‌های رگرسیونی چند متغیره و از داده‌های ترکیبی (پانل دیتا) و با استفاده از نرم افزارهای Excel و EVIEWS طی دوره زمانی سال‌های 1389 تا 1395 با انتخاب نمونه‌ای شامل 92 شرکت استفاده شده است. نتایج نشان دادند که تحریفات مالی بر اجتناب مالیاتی تاثیر منفی دارند و همچنین نتایج نشان دادند که معاملات با اشخاص وابسته تاثیر تحریفات مالی بر اجتناب مالیاتی را به لحاظ آماری تقویت نمی‌کند.

کلیدواژه‌ها


مقدمه

اجتناب از مالیات از دیدگاه سنتی و مرسوم خود یک فعالیت حداکثرکننده­ی ارزش تلقی می­شود که ثروت را از دولت به سهامداران شرکت منتقل می­کند. در چارچوب تئوری نمایندگی، تحقیقات اخیر استدلال می­کنند که فعالیتهای اجتناب از مالیات، می­تواند امکان رفتارهای فرصت­طلبانه را به مدیریت بدهد. اجتناب از مالیات، نوعی استفاده از خلاء­های قانونی در قوانین مالیاتی در جهت کاهش مالیات است که می‌تواند از طریق انتقال درآمد به یک منطقه با مالیات کم و یا قیمت‌گذاری انتقالی انجام شود. با توجه به تعاریف مطرح شده در این زمینه، اجتناب مالیاتی بیانگر یک استراتژی مستمر و پایدار در زمینه برنامه ریزی مالی استراتژیک است که در برگیرنده فعالیتهای کاملاً قانونی است که از آنجا می­توان به هدایت منابع واحد تجاری در جهت فعالیت­های معاف از مالیات از جمله سرمایه­گذاری در اوراق مشارکت، مطرح کردن معاملات و رویدادها در یک محدوده زمانی معین جهت استفاده از مزایای مالیاتی و استفاده از روشهای حسابداری که صرفه­جویی مالیاتی (سپر مالیاتی) بیشتری ایجاد می­کنند، اشاره نمود (رضایی و جعفری نیارکی، 1394).

امروزه سیستم­های اطلاعاتی حسابداری نقش بسیار مهمی درگردش فعالیت سازمانها ایفا نموده، در مجموعه محیط اقتصادی کشورها وظیفه­ای با اهمیت برعهده دارند. بسیاری از تصمیمات اقتصادی براساس اطلاعات حاصل از این سیستم­ها اتخاذ شده، سهم عمده ای از مبادلات اوراق بهادار به خرید و فروش سهام شرکت­ها اختصاص دارد که آن نیز به نوبه خود می­تواند تحت تأثیر ارقام و اطلاعات حسابداری باشد. هرگونه تحقیق در زمینه اثرگذاری اطلاعات حسابداری برطیف وسیع تصمیم­گیرندگان ذینفع در شرکت­ها، به درک بهتر از چگونگی نقش این اطلاعات و ضرورت افشای بیشتر و بهتر آنها کمک می­کند. دراین راستا محققان و اهل حرفه حسابداری به دنبال افزایش کیفیت گزارشگری مالی به عنوان ابزاری برای ادای مسئولیت پاسخگویی به نیازهای جامعه خود بوده­اند. مسئولیت مدیریت واحد مورد رسیدگی اطمینان یافتن درباره درستی سیستم­های حسابداری و گزارشگری مالی واحد مورد رسیدگی و برقرار بودن کنترل­های داخلی مناسب، شامل کنترل­های مالی، کنترل­های مربوط به رعایت قوانین و کنترل­های هشدار دهنده خطر است. مدیریت همچنین مسئول ایجاد محیط کنترلی و اتخاذ سیاست و روشهای لازم برای اطمینان یافتن، تا حد ممکن، از اداره منظم و مؤثر فعالیت واحد مورد رسیدگی است این مسئولیت شامل برقراری و اطمینان یافتن از کارکرد مستمر سیستم­های حسابداری و کنترل داخلی طراحی شده برای پیشگیری و کشف تقلب و اشتباه است. این سیستم­ها، خطر تحریف ناشی ازتقلب یا اشتباه را از بین نمی­برد، اما آن را کاهش می­دهد. ازاین رو، مسئولیت هر نوع خطر باقی­مانده به عهده مدیریت است (فرجی و داودی نصر، 1396).

رسوایی­های حسابداری، نگرانی­های بسیاری میان مقررات­گذاران ­و فعالان بازار به وجود آورده است. بحرانهای مالی شرکت­ها که بر ریسک ذاتی معاملات با اشخاص وابسته به عنوان ابزاری قدرتمند در انجام تقلب­های مالی و تصاحب منابع سهامداران سایه افکنده است، پرده­ها را کنار می­زند تا راه فرارهای قانونی که الزامات موجود افشا را تحت تأثیر قرار می­دهد، آشکار شود. معاملات با اشخاص وابسته می­تواند به نفع مدیران و در راستای تصاحب منابع سهامداران انجام گیرد. اگر به این شیوه به معاملات با اشخاص وابسته نگریسته شود، این معاملات با بیشینه سازی ثروت سهامداران ناسازگار خواهد بود. از این رو معاملات با اشخاص وابسته، توجه دانشگاهیان و سازمانهای حرفه­ای را معطوف خود کرده است (حمیدی و شعری، 1391).

افزون بر این، مطالعه تحقیقات پیشین داخلی، یک شکاف اساسی تحقیقاتی، در این زمینه تاثیر تحریفات مالی[1] بر اجتناب مالیاتی[2] را نشان می­دهد تحقیق حاضر تلاش می­کند به این سوال پاسخ دهد که تحریفات مالی چه تاثیری بر اجتناب مالیاتی دارد؟ و آیا معاملات با اشخاص وابسته[3]، اثر تحریفات مالی بر اجتناب مالیاتی را تقویت می­کند؟

 

تعریف واژه­ها و اصطلاحات تخصصی

یکی از اقدامات ابتدایی در فرایند حل مسئله تحقیقاتی این است که اصطلاحات مهم و تخصصی که در روند آن مسئله مطرح گردیده است برای اهل فن در آن بگونه­ای روشن تعریف شود.

تحریفات مالی: منظور از تحریفات حسابداری، موارد عدم رعایت استانداردهای حسابداری ایران می­باشد (صفرزاده، 1389). دراین تحقیق منظور از تحریفات مالی، انحراف شرکت­ها از استانداردهای حسابداری و مالی می­باشد. برای سنجش میزان تحریفات مالی انجام شده در شرکت، از گزارشات حسابرس مستقل استفاده می­شود.

اجتناب مالیاتی: اجتناب مالیاتی، نرخ موثر مالیات نقدی[4] (CETR) می باشد که از طریق تقسیم وجه نقد پرداختی بابت مالیات بر سود قبل از کسر مالیات محاسبه می گردد. نرخ موثر مالیات نقدی محدودیت های عمده گوناگون مرتبط با نرخ موثر مالیات تعهدی را حل می نماید. اول: تا زمانیکه نرخ موثر مالیات تعهدی مستثنی از ذخیره های مالیات بالقوه ناشی از فعالیت های اجتناب مالیاتی است (که موجب به وجود آمدن اختلاف موقت مالیات[5] TBTD می شود)، این نرخ تنها منعکس کننده صرفه جویی های مالیاتی ناشی از استراتژی های برنامه ریزی مالیاتی خواهد بود که باعث بوجود آمدن هر دو اختلاف دائم مالیات[6] و موقت مالیات می شود (PBTD و TBTD). ثانیاً نرخ موثر مالیات تعهدی شامل بدهی های احتمالی مالیاتی مرتبط با عدم قطعیت در مورد وضعیت مالیاتی شرکت در هنگام ارائه اظهار نامه مالیاتی خواهد بود و ممکن است باعث ارزیابی کمتر از واقع میزان فرار مالیاتی واحد تجاری گردد. در مقابل ذخیره مالیات هیچگونه تاثیری بر روی نرخ موثر مالیات ندارد که این امر می تواند بطور صحیح­تری منعکس کننده اجتناب مالیاتی واحد تجاری بر اساس اظهارنامه ابرازی خود باشد.

معاملاتبااشخاصوابسته: بر اساس استاندارد حسابداری شماره 21 ایران، معامله با اشخاص وابسته این­گونه تعریف می­شود: انتقال منابع، خدمات یا تعهدهای بین اشخاص وابسته، صرف­نظر از مطالبه یا عدم مطالبة بهای آن. رابطه با شخص وابسته می­تواند بر وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف پذیری مالی واحد تجاری تأثیر داشته باشد. اشخاص وابسته، ممکن است معاملاتی انجام دهند که اشخاص غیروابسته انجام نمی­دهند. همچنین مبالغ معاملات بین اشخاص وابسته، ممکن است با مبالغ مشابه بین اشخاص غیر وابسته یکسان نباشد (استانداردهای حسابداری ایران، 1386).

 

پیشینه تحقیق

پیشینه داخلی

مشایخی و سیدی (1394)، در پژوهشی به بررسی راهبری شرکتی و اجتناب مالیاتی پرداختند. برای این منظور 146 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازة زمانی 1381 الی1391 مورد بررسی قرار گرفت. نتیجۀ بررسی 1227 سال- شرکت به صورت الگوی پنل نامتوازن؛ مبین آن است که رابطۀ معناداری بین راهبری شرکتی و اجتناب مالیاتی وجود ندارد. علاوه بر این، رابطۀ منفی و معناداری بین متغیرهای کنترلی سودآوری و اندازة شرکت و همچنین رابطۀ مثبت و معناداری بین حسابرسی مالیاتی و اجتناب مالیاتی مشاهده گردید.

کرمی و همکاران (1395)، در پژوهشی به ارزیابی اثر اجتناب مالیاتی بر آگاهی بخشی سودهای گزارش شده شرکتهای  پذیرفته شده در بورس اورق بهادار تهران پرداختند. به این منظور، نمونه ای متشکل از شرکتهای عضو بورس اوراق بهادار که دارای سود قبل از مالیاتی مثبت بوده اند، برای دوره 5 ساله متشکل از سال های 1387 تا 1391 به منظور آزمون فرضیات انتخاب شد و با بکارگیری روش های آماری متناسب برای آزمون هر یک از فرضیات، نتایج حکایت از آن دارد که اجتناب مالیاتی موجب مخدوش شدن آگاهی بخشی سود شرکت ها می شود. زیرا، اجتناب مالیاتی با افزایش پیچیدگی­ها و ابهاماتی در گزارشگری مالی و کاهش شفافیت در گزارشگری، درک سهامداران را از سودهای گزارش شده شرکت دچار مشکل می کند و موجب می شود سهامداران آن را در تصمیمات سرمایه گذاری خود از قبیل خرید و فروش سهام کمتر مورد توجه قرار دهند. تحقیقات بیشتر در این پژوهش در زمینه پیامدهای غیر صریح ناشی از فعالیت های اجتناب مالیاتی منجر به شناسایی کاهش در محیط کلی اطلاعاتی شرکت شد. این می تواند حاکی از این حقیقت باشد که مدیریت شرکت با افشای اطلاعات اضافی غیر مرتبط با سود در جبران زیان بالقوه ی وارد شده به آگاهی بخشی سود در شرکت های با سطوح بالای اجتناب مالیاتی، ناتوان است.

عباس زاده و همکاران (1395) در پژوهشی ‌حاضر به ارتباط میان شفافیت گزارشگری مالی و اجتناب مالیاتی در 82  شرکت فعال بورس اوراق بهادار تهران در دوره 1386 تا 1392 پرداختند. پرسش اصلی این است که سطح مالکیت نهادی چگونه رابطه شفافیت مالیاتی و اجتناب مالیاتی را تعدیل می­کند؟ با استفاده از الگوی رگرسیون فازی وجود رابطه معکوس  و معنادار بین شفافیت گزارشگری مالی (معیار کیفیت افشاء و شفافیت سود) و اجتناب مالیاتی (معیارهای نرخ مؤثر هزینه مالیات و تفاوت دفتری مالیات) در این شرکت­ها در دوره مورد بررسی تأیید شده است. شرکت­های با مالکیت نهادی پایین نسبت به شرکتهای با مالکیت نهادی بالا رابطه قوی­تر بین شفافیت گزارشگری مالی و اجتناب مالیاتی را نشان می­دهند. بدین معنا که فعالیتهای برنامه­ریزی مالیاتی، شفافیت گزارشگری مالی شرکت را کاهش می­دهد، در صورتی که تأثیر سطح مالکیت نهادی بر رابطه میان شفافیت گزارشگری مالی و اجتناب مالیاتی برخلاف انتظار و معکوس بوده است.

حسنی­القار و شعری (1396) به بررسی تأثیر توانایی مدیریت بر اجتناب مالیاتی پرداختند. جامعة آماری پژوهش را شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال‌های 1386 تا 1393 تشکیل می‌دهد. در این پژوهش برای اندازه‌گیری اجتناب مالیاتی از دو سنجة نرخ مؤثر مالیات نقدی و تفاوت سود حسابداری و سود مشمول مالیات استفاده شده است. به‌منظور دستیابی به اهداف پژوهش، دو فرضیه تدوین و برای آزمون آنها، روش‌های آماری رگرسیون خطی چند متغیره به کار رفته است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه‌های پژوهش نشان داد توانایی مدیریت، تأثیر مثبت معناداری بر اجتناب مالیاتی در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دارد. همچنین یافته‌ها نشان‌دهندۀ تأثیر غیرمستقیم اندازۀ شرکت و اهرم مالی بر اجتناب مالیاتی است.

فرجی و داودی نصر (1396) به بررسی ارتباط بین کیفیت گزارشگری مالی در شرکتها با تحریفات مالی پرداختند. جامعه آماری این تحقیق130 شرکت از بورس اوراق بهادار تهران و دوره تحقیق ازسال 1389 تا 1393 بوده و برای انجام این  تحقیق از روشهای علی- مقایسه­ای و همبستگی استفاده شده و برای تجزیه و تحلیل داده­ها و آزمون فرضیه ها از آزمون تفاوت میانگین ها، آزمون t با دو نمونه مستقل و رگرسیون ساده و چندگانه استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد تمامی متغیر تحریفات مالی بر کیفیت گزارشگری تاثیر مثبت دارند نتایج آزمون ضرایب رگرسیونی متغیرهای مدل نشان داد متغیر تحریفات مالی منفی بر کیفیت گزارشگری مالی دارند یعنی با افزایش تحریفات مالی، کیفیت گزارشگری کاهش پیدا می­کند. اما با توجه به اینکه سطح معنی­داری هیچکدام از ضرایب آنها معنی دار نشده است بنابراین تاثیر بسزایی (معنی داری) نمی­توانند بر کیفیت گزارشگری داشته باشند. بررسی دیگر متغیر مدل نشان می­دهد که ضریب رگرسیونی متغیر سایر تحریفات نیز درسطح خطای 5 درصد معنی دار نیست ولی جهت آن با تحریفات بالا متفاوت است (مثبت است) بطوری که تاثیر مثبت بر کیفیت گزارشگری مالی دارد.

 

پیشینه خارجی

دالیوال[7] و همکاران (2011)، در پژوهشی با عنوان  اجتناب مالیاتی و ارزش و سطح نگهداشت وجه نقد به بررسی رابطه بین اجتناب مالیاتی و میزان وجوه نقد نگهداری شده توسط شرکت پرداختند. نتایج بررسی های آنها نشان داد که بین اجتناب مالیاتی و میزان وجه نقد نگهداری شده توسط شرکت ها رابطه منفی وجود دارد. آنها همچنین دریافتند که رابطه منفی بین این دو متغیر در شرکت هایی که از نظام راهبری قوی تری برخوردارند، ضعیف تر است. یافته های این مطالعه همچنین نشان داد که ارزیابی سرمایه گذاران از میزان وجه نقد نگهداری شده در شرکتهایی که اقدام به فعالیت های اجتناب مالیاتی کرده اند، کمتر است.

مک گوایر[8] و همکاران (2012)، به بررسی رابطه تخصص مالیاتی حسابرسان و سطح اجتناب مالیاتی شرکت ها پرداختند. نتایج پژوهش آنها بیانگر آن بود زمانی که موسسات حسابرسی یک متخصص مالیاتی باشند مشتریان آنها که خدمات مالیاتی را از این موسسات دریافت می کنند بیشتر درگیر اجتناب مالیاتی هستند. از سوی دیگر، نتایج حاکی از آن بود شرکت هایی که موسسات حسابرسی آن ها متخصص کلی صنعت هستند دارای سطح اجتناب مالیاتی بالاتری نسبت به سایر شرکت ها هستند. به عبارت دیگر متخصصان کلی با ترکیب تخصص مالیاتی و مالی خود جهت بهبود و توسعه استراتژی های مالیاتی به نفع مشتریان خود از هر دو دیدگاه صورت های مالی و مالیاتی کمک می کنند.

بوبکری[9] و همکاران (2012)، در پژوهشی به بررسی تاثیر روابط سیاسی بر روی عملکرد شرکت و تصمیمات تامین مالی پرداختند. آنها یافتند که اولاً شرکتها بعد از برقراری روابط سیاسی عملکرد خود را بهبود بخشیده و بدهی خود را افزایش می دهند. ثانیاً روابط سیاسی همبستگی قوی با تغییر در اهرم وعملکرد عملیاتی دارد. ثالثاً شرکتهای دارای روابط سیاسی به منابع اعتباری دسترسی آسانتری دارند.

گانتر[10] و همکاران (2013)، در تحقیقی تمایز بین اجتناب مالیاتی، مالیات تهاجمی و ریسک مالیاتی را تبیین کردند و به بررسی ارتباط این مفاهیم با ریسک کلی شرکت پرداختند و به این نتیجه رسیدند که بین ریسک مالیاتی و ریسک شرکت (نوسانات بازده سهام) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. اما اجتناب مالیاتی با ریسک شرکت رابطه معناداری ندارد. منظور از ریسک مالیاتی نیز عدم اطمینانی است که شرکت در خصوص مالیات های پرداختی آتی دارد و منعکس کننده میزان توانایی شرکت در حمایت و تقویت وضعیت مالیاتی شرکت در طول زمان می باشد.

چن[11] و همکاران (2014)، در پژوهش خود به بررسی ارتباط میان اجتناب مالیاتی با ارزش شرکت و همچنین تأثیر شفافیت اطلاعاتی بر رابطه بین آنها، پرداختند. با بهره گیری از مدلهای رگرسیون چند متغیره نتایج حاکی از آن است که بین اجتناب مالیاتی و ارزش شرکت رابطه منفی معناداری وجود دارد. علاوه بر این نتایج نشان داد که با افزایش شفافیت اطلاعاتی، اثر منفی اجتناب مالیاتی بر ارزش شرکت کاهش می یابد.

گو[12] و همکاران (2016)، در پژوهشی تأثیر اجتناب مالیاتی بر هزینه حقوق صاحبان شرکت­ها را بررسی نمودند. در این تحقیق از سه سنجه سود حسابداری مشمول مالیات، تفاوت دفتری مالیات و نرخ مؤثر مالیاتی به عنوان شاخص های اندازه گیری اجتناب مالیاتی استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین اجتناب مالیاتی و هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت­ها رابطه منفی معناداری وجود دارد. همچنین آنها دریافتند که در شرکتهایی با نظارت خارجی بهتر و نیز شرکت­های با کیفیت اطلاعات حسابداری بالاتر، این رابطه قوی­تر است.

 

پرسش و فرضیه­های تحقیق

پرسش اصلی پژوهش عبارتست از اینکه: آیا معاملات با اشخاص وابسته تاثیر تحریفات مالی بر اجتناب مالیاتی را تقویت می­کند؟

 

 

و فرضیه­های تحقیق عبارتند از:        

    فرضیه 1: تحریفات مالی بر اجتناب مالیاتی تاثیر دارد.

    فرضیه 2: معاملات با اشخاص وابسته تاثیر تحریفات مالی بر اجتناب مالیاتی را تقویت می کند.

 

جامعه  و نمونه آماری

برای اجرای هر پژوهش لازم است جامعه آماری مشخص و معین شود. برای انتخاب جامعه آماری به شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رجوع شده است، چراکه؛ اطلاعات شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران توسط حسابداران رسمی، حسابرسی می­شود، لذا نسبت به اطلاعات سایر شرکت­ها از قابلیت اتکاء بالاتری برخوردار است. و دسترسی به این اطلاعات نسبت به سایر شرکت­ها راحت­تر است. از بین 507 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران، تعداد اعضای نمونه آماری تعریف می­شود.با توجه به رعایت چندین شرط، و با استفاده از روش حذف سیستماتیک از بین شرکت­های واجد شرایط تعداد 92 شرکت­ به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.

 

مدل مورد استفاده برای آزمون فرضیه ها

مدل عملیاتی تحقیق: برای­آزمون فرضیات پژوهش از مدل ارائه شده بشرح زیر استفاده می­شود.

 

مدل رگرسیون فرضیه اول

 

 

مدل رگرسیون فرضیه دوم

 

که در ادامه نحوه اندازه­گیری هر یک از متغیرهای موجود در مدل تشریح می شود.

 

نحوه اندازه­گیری متغیر مستقل

تحریفات مالی (FD)

دراین تحقیق منظور از تحریفات مالی، انحراف شرکت­ها از استانداردهای حسابداری و مالی می باشد. برای سنجش میزان تحریفات مالی انجام شده در شرکت، از گزارشات حسابرس مستقل استفاده می­شود. چنانچه درگزارش حسابرس به انحراف از استانداردهای حسابداری اشاره و با توجه به اهمیت آن اظهار نظر مشروط و یا مردود صادره شده باشد، برای این متغیر مقدار یک و در غیر این صورت مقدار صفر لحاظ می­گردد (فرجی و داود نصر، 1396).

 

 

 

 

نحوه اندازه گیری متغیر وابسته

اجتناب مالیاتی (TA)

در این پژوهش، به منظور شناسایی شرکت­های درگیر در سطوح متفاوت اجتناب مالیاتی، از معیار نقدی نرخ موثر مالیاتی استفاده می­کنیم. معیار نرخ مؤثر مالیاتی نقدی  به عنوان معیاری برای اندازه­گیری اجتناب مالیاتی شرکت­ها در نظر گرفته شده است که برابر است باکل هزینه مالیات بر سود قبل از مالیات شرکت، که از رابطه زیر بدست می­آید:  

 

 

که در آن:

    نرخ موثر مالیاتی شرکت i در سال t می باشد.

   کل هزینه مالیات شرکت i در سال t که از صورت سود و زیان شرکت قابل دسترسی می­باشد.

    سود قبل از مالیات شرکت i در سال t که از صورت سود و زیان شرکت قابل دسترسی می­باشد.

از آنجا که هر چه نرخ موثر مالیاتی شرکت کمتر باشد، میزان اجتناب مالیاتی آن شرکت بیشتر است، لذا نرخ های مالیاتی محاسبه شده، در عدد منفی یک (1-) ضرب می­شود (صفری­گرایلی و پودینه، 1395).

 

نحوه اندازه گیری متغیر تعدیلگر

معاملات با اشخاص وابسته (RPT)

در این پژوهش، معاملات با اشخاص وابسته (RPT) به عنوان متغیر تعدیلگر در نظر گرفته می شود. مقدار این متغیر مطابق با پژوهش ایون و ایل، (2013)، حمیدی و شعری (1391) و بنافی و همکاران (1394) از لگاریتم طبیعی جمع کل مبالغ معاملات با اشخاص وابسته (خرید کالاها و خدمات از اشخاص وابسته + فروش کالاها و خدمات به اشخاص وابسته) افشاء شده در یادداشتهای همراه صورتهای مالی سالانه شرکتهای مورد بررسی به دست می آید.

 

متغیرهای کنترلی

SIZE (اندازه شرکت): لگاریتم طبیعی ارزش بازار حقوق صاحبان سهام

M/B (نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری): نسبت ارزش بازار حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام

LEV (اهرم): تغییرات نسبت کل بدهی­ها به کل دارایی­ها

ROA(بازده دارایی ها): سود خالص تقسیم بر کل دارایی­ها

 

آمار توصیفی

به منظور شناخت بهتر ماهیت جامعه­ای که در پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته است و آشنایی بیشتر با متغیرهای پژوهش، قبل از تحلیل داده­های آماری، لازم است این داده­ها توصیف شود. همچنین توصیف آماری داده­ها، گامی در جهت تشخیص الگوی حاکم برآن­ها و پایه­ای برای تبیین روابط بین متغیرهایی است که در پژوهش به کار می­رود. در این بخش اطلاعات متغیرهای محاسبه شده‌ تحقیق ارائه می­گردد، این متغیرها شامل متغیرهای وابسته، مستقل، تعدیل­گر و کنترلی هستند که کمترین، بیشترین، تعداد، میانگین و انحراف معیار این متغیرها طی دوره تحقیق در جداول شماره (1) و (2) بیان شده است.

جدول شماره (1): آمار توصیفی متغیرهای پژوهش

 

 

 

TAX

FD

RPT

LEV

MB

ROA

SIZE

میانگین

0.108

0.430

0.053

0.574

3.107

0.125

5.832

میانه

0.117

0.000

0.016

0.585

2.515

0.100

5.833

ماکزیمم

0.248

1.000

0.308

0.937

12.691

0.631

8.223

مینیمم

0.000

0.000

0.000

0.065

0.265

0.146-

4.175

انحراف معیار

0.088

0.495

0.075

0.177

2.033

0.120

0.588

چولگی

0.050-

0.282

1.632

0.414-

1.469

1.147

0.481

کشیدگی

1.375

1.079

4.807

2.807

5.624

4.529

4.054

تعداد مشاهدات

644

644

644

644

644

644

644

 

جدول شماره (2): شاخص­های آمار توصیفی مربوط به متغیر کیفی تحقیق

متغیر مجازی-  تحریفات مالی

 

 

فراوانی

درصد

درصد تجمعی

در دسترس

اظهار نظر مقبول

367

56.99

56.99

اظهار نظر مشروط و یا مردود

277

43.01

100.0

جمع

644

100.0

 

 



همانطور که جدول شماره (1) نشان می­دهند، اصلی­ترین شاخص مرکزی، میانگین است که نشان دهنده نقطه تعادل و مرکز ثقل توزیع است و شاخص خوبی برای نشان دادن مرکزیت داده­هاست. برای مثال مقدار میانگین برای بازده دارایی­ها برابر با (0.125) می باشد که نشان می­دهد بیشتر داده­ها حول این نقطه تمرکز یافته­اند. یا به عبارت دیگر، نسبت سود خالص به جمع دارایی­ها به طور میانگین برابر با 12.5 درصد است. به طورکلی پارامترهای پراکندگی، معیاری برای تعیین میزان پراکندگی از یکدیگر یا میزان پراکندگی آنها نسبت به میانگین است. از مهمترین پارامترهای پراکندگی، انحراف معیار است. به عتوان مثال، مقدار این پارامتر برای متغیر معاملات با اشخاص وابسته برابر با (0.075) و برای متغیر نسبت ارزش بازار به دفتری حقوق صاحبان سهام برابر با (2.023) می باشد که نشان می­دهد در بین متغیرهای پژوهش، این دو متغیر به ترتیب دارای کمترین و بیشترین میزان پراکندگی می­باشند.

همچنین با توجه به جدول (2)، تعداد 277 سال- شرکت دارای تحریفات مالی یا بعبارتی 43.01 درصد از شرکت­ها تحریف مالی دارند. با توجه به این که از روش ترکیب داده­های سری زمانی و مقطعی (داده­های ترکیبی) برای آزمون فرضیه­های تحقیق استفاده می­کنیم، لذا تعداد مشاهدات سال- شرکت براساس داده­های ترکیبی متوازن، 644 (7×92) مشاهده بوده است.

 

آزمون مانایی(پایایی) متغیرهای پژوهش

اگر در یک تحلیل رگرسیونی، داده­ها مانا نباشند ممکن است در حالی که ضریب تعیین بزرگ است، مقادیر آماره ضرایب t بزرگ باشند که این ممکن است باعث استنباط های غلط در مورد میزان ارتباط بین متغیرها شود. در این حالت رگرسیون کاذب یا ساختگی ایجاد شده است. برای جلوگیری از این حالت، داده­های مدنظر باید ساکن شوند. برای بررسی وجود ریشه واحد در الگوهای تابلویی، می­توان از آزمون لوین، لین و چو، آزمون هریس و... استفاده کرد. بر اساس آزمون ریشه واحد از نوع آزمون لوین، لین و چو چنانکه سطح معنی­داری آماره آزمون کمتر از 0.05 باشد متغیرهای مستقل، وابسته و کنترلی پژوهش، در طی دوره پژوهش مانا هستند. نتایج حاصل از بررسی پایایی متغیرهای پژوهش با استفاده از این آزمون در جدول (3) ارایه شده است.

 

جدول (3): آزمون مانایی متغیرهای پژوهش

نام متغیر

نماد

آماره آزمون

معنی­داری

نتیجه آزمون

اجتناب مالیاتی

TAX

      2.683-

0.000

مانا است

تحریفات مالی

FD

3.430-

0.000

مانا است

معاملات با اشخاص وابسته

RPT

14.320-

0.000

مانا است

اندازه شرکت

SIZE

1.304-

0.000

مانا است

نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام

M/B

17.915-

0.000

مانا است

اهرم مالی

LEV

8.608-

0.000

مانا است

بازده دارایی ها

ROA

6.341-

0.000

مانا است

 

با توجه به جدول فوق درکلیه متغیرهای مستقل، وابسته و کنترلی پژوهش سطح معنی داری ازمون لوین، لین و چو کمتر از 5 درصد است که نشان می­دهد متغیرهای پژوهش پایا هستند. در نتیجه شرکت­های مورد بررسی تغییرهای ساختاری نداشته و استفاده از این متغیرها باعث به وجود آمدن رگرسیون کاذب نمی­شود.

 

آزمون فرضیات پژوهش

فرضیه اول: تحریفات مالی بر اجتناب مالیاتی تاثیر دارد.

آزمون هم­خطی چندگانه: در آمار، عامل تورم واریانس[13] (VIF) شدت هم­خطی چندگانه را ارزیابی می­کند. در واقع یک شاخص معرفی می­گردد که بیان می­دارد چه مقدار از تغییرات مربوط به ضرایب برآورد شده بابت هم­خطی افزایش یافته است. شدت همخطی چندگانه را با بررسی بزرگی مقدار  هم­خطی چندگانه می­توان تحلیل نمود. اگر آماره آزمون هم­خطی چندگانه به یک نزدیک بود نشان دهنده عدم وجود هم­خطی است. به عنوان یک قاعده تجربی مقدار هم­خطی چندگانه بزرگتر از 10 باشد همخطی چندگانه بالا می باشد.

متغیر تحریفات مالی دارای سطح معناداری کمتر از 5 درصد  و ضریب مثبت (0.034) بوده، از این رو در سطح اطمینان 95 درصد درباره تاثیر معنادار این متغیر می­توان اظهار نظر کرد یعنی تحریفات مالی بر اجتناب مالیاتی تاثیر معنی­داری دارد .‏ ولی به لحاظ اینکه معیار بدست آمده برای اجتناب مالیاتی معیار معکوسی است از اینرو تحریفات مالی بر اجتناب مالیاتی تاثیر معکوسی دارد.  آماره دوربین- واتسون با قرار گرفتن در بازه 1.5 الی 2.5 ناشی از عدم خود همبستگی بین متغیرهای پژوهش بوده و سطح معناداری آماره فیشر کمتر از 5 درصد است که بیانگر این مطلب است، مدل برازش شده از اعتبار کافی برخوردار است. ضریب تعیین تعدیل شده نیز 48 درصد است که نشان می دهد متغیر وابسته به همان نسبت به متغیرهای مستقل موجود در مدل وابسته است. باتوجه به نتایج بدست آمده مشاهده می­شود که مقادیر VIF کمتر از 10 می­باشند. بطور کلی نتایج حاصله بیانگر عدم وجود هم­خطی می­باشد.

 

 

 

 

 

 

جدول شماره (4): تخمین نهایی تاثیر تحریفات مالی بر اجتناب مالیاتی

متغیر وابسته:  اجتناب مالیاتی

تحریفات مالی

vif

سطح معناداری

t

خطا

ضرایب

نام متغیر

1.012

0.000

3.386

0.010

0.034

FD

1.467

0.034

2.114

0.037

0.079

LEV

1.057

0.054

1.928-

0.001

0.003-

MB

1.663

0.000

7.092

0.034

0.247

ROA

1.271

0.000

7.221

0.011

0.083

SIZE

---

0.000

6.552-

0.070

0.460-

C

7.207

آماره فیشر

0.000

سطح معناداری فیشر

0.480

ضریب تعیین تعدیل شده

1.509

دوربین- واتسون

 

فرضیه دوم: معاملات با اشخاص وابسته تاثیر تحریفات مالی بر اجتناب مالیاتی را تقویت می کند.‏

متغیر تحریفات مالی دارای سطح معناداری کمتر از 5 درصد و ضریب مثبت (0.034) بوده، از این رو در سطح اطمینان 95 درصد درباره تاثیر معنادار این متغیر می­توان اظهار نظر کرد یعنی تحریفات مالی بر اجتناب مالیاتی تاثیر معنی­داری دارد.‏ ولی به لحاظ اینکه معیار بدست آمده برای اجتناب مالیاتی معیار معکوسی است از این­رو تحریفات مالی بر اجتناب مالیاتی تاثیر معکوسی دارد.  

متغیر معاملات با اشخاص وابسته دارای سطح معناداری کمتر از 5 درصد و ضریب مثبت (0.198) بوده، از این رو در سطح اطمینان 95 درصد درباره تاثیر معنادار این متغیر می­توان اظهارنظر کرد یعنی معاملات با اشخاص وابسته بر اجتناب مالیاتی تاثیر معنی­داری دارد.‏ ولی به لحاظ اینکه معیار بدست آمده برای اجتناب مالیاتی معیار معکوسی است از این­رو معاملات با اشخاص وابسته بر اجتناب مالیاتی تاثیر معکوسی دارد.  

متغیر حاصل ضرب معاملات با اشخاص وابسته در تحریفات مالی دارای سطح معناداری بیشتر از 5 بوده، از این رو در سطح اطمینان 95 درصد درباره تاثیر معنادار این متغیر می­توان اظهارنظر کرد یعنی معاملات با اشخاص وابسته تاثیر تحریفات مالی بر اجتناب مالیاتی را به لحاظ آماری تقویت نمی­کند.

آماره دوربین- واتسون با قرار گرفتن در بازه 1.5 الی 2.5 ناشی از عدم خود همبستگی بین متغیرهای پژوهش بوده و سطح معناداری آماره فیشر کمتر از 5 درصد است که بیانگر این مطلب است، مدل برازش شده از اعتبار کافی برخوردار است. ضریب تعیین تعدیل شده نیز 49.1 درصد است که نشان می­دهد متغیر وابسته به همان نسبت به متغیرهای مستقل موجود در مدل وابسته است. باتوجه به نتایج بدست آمده مشاهده می­شود که مقادیر VIF کمتر از 10 می­باشند. بطور کلی نتایج حاصله بیانگر عدم وجود هم­خطی می­باشد.

 

 

 

 

 

 

جدول شماره (5): تخمین نهایی اثر متقابل معاملات با اشخاص وابسته، تحریفات مالی بر اجتناب مالیاتی

متغیر وابسته:  اجتناب مالیاتی

تحریفات مالی

vif

سطح معناداری

T

خطا

ضرایب

نام متغیر

1.008

0.001

3.313

0.010

0.033

FD

1.061

0.000

3.343

0.059

0.198

RPT

1.012

0.180

1.340

0.055

0.073

FD*RPT

1.365

0.050

1.957

0.037

0.072

LEV

1.092

0.035

2.104-

0.001

0.003-

MB

1.521

0.000

6.615

0.034

0.230

ROA

1.226

0.000

6.879

0.011

0.079

SIZE

---

0.000

6.307-

0.070

0.441-

C

7.329

آماره فیشر

0.000

سطح معناداری فیشر

0.491

ضریب تعیین تعدیل شده

1.527

دوربین- واتسون

 

خلاصه پژوهش

فرضیه اول: تحریفات مالی بر اجتناب مالیاتی تاثیر دارد. در پژوهش پیش رو از دو معیار نرخ مؤثر مالیات و تفاوت دفتری مالیات استفاده شده است. در نگاه اول چنین به نظر می­رسید که شرکت­های که دارای تحریفات مالی هستند به احتمال زیاد اجتناب مالیاتی کمتری را انجام می دهند که نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که تحریفات مالی بر اجتناب مالیاتی تاثیر منفی دارد. در این مورد پیشینه مشابهی جهت مقایسه یافت نشد.

فرضیه دوم: معاملات با اشخاص وابسته تاثیر تحریفات مالی بر اجتناب مالیاتی را تقویت می­کند.‏

 با توجه به نتایج آزمون فرضیه دوم، در نگاه اول چنین به نظر می­رسید که شرکت­های که دارای تحریفات مالی هستند به احتمال زیاد اجتناب مالیاتی کمتری را انجام می­دهند و معاملات با اشخاص وابسته نیز بر این ارتباط تاثیرگذار خواهند بود ولی  نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که معاملات با اشخاص وابسته تاثیر تحریفات مالی بر اجتناب مالیاتی را به لحاظ آماری تقویت نمی­کند در این مورد نیز پیشینه مشابهی جهت مقایسه یافت نشد.

 

خلاصه نتایج پژوهش

خلاصه نتایج پژوهش به شرح جدول ذیل ارائه می­گردد:

جدول شماره (6): خلاصه یافته­های پژوهش

فرضیه

عنوان

نتیجه

اول

تحریفات مالی بر اجتناب مالیاتی تاثیر دارد

پذیرش

دوم

معاملات با اشخاص وابسته تاثیر تحریفات مالی بر اجتناب مالیاتی را تقویت می­کند

عدم پذیرش

 

پیشنهادهای حاصل از پژوهش

پیشنهادهای ارائه شده در این قسمت شامل دو بخش است. اول پیشنهادهایی که در راستای موضوع مورد مطالعه بیان می‌شود.دوم پیشنهادهایی که در ایجاد زمینه برای پژوهش‌های آتی و محققان دیگر می‌تواند مفید واقع شود، مطرح خواهند شد.

پیشنهادات کاربردی حاصل از نتایج تحقیق

با توجه به یافته­های پژوهش و مبانی نظری مورد مطالعه و با عنایت به اهداف، پیشنهادهای زیر قابل ارائه است

    با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش به تحلیل­گران بورس پیشنهاد می­شود تا در هنگام تجزیه و تحلیل صورتهای مالی به عامل تحریفات مالی، توجه نمایند. شناخت این خصوصیات و تاثیر آن بر اجتناب مالیاتی می­تواند کمک بسزایی به مدیران برای تجزیه و تحلیل­های بهتر و بودجه­بندی جامع­تر باشد.

    براساس نتایج تحقیق، مشاهده می­شود تحریفات مالی بر اجتناب مالیاتی تاثیر معنی­دار و معکوسی وجود دارد. بنابراین، پیشنهاد می­شود به هنگام اخذ تصمیمات مالی شرکت توجه بیشتری به جنبه های تحریف مالی شود.

    با توجه به نتایج پژوهش می­توان اینگونه برداشت کرد که سودآوری، اهرم مالی و اندازه شرکت تاثیر معنی­دار و معکوسی بر اجتناب مالیاتی دارند. بنابراین شناخت این خصوصیات در راستای کارایی بازارها می­تواند مورد توجه قرار گیرد. در ضمن باید خاطر نشان نمود که هیچ یک از مباحث یاد شده جنبه قطعی ندارند.

 

پیشنهادها برای تحقیقات آتی

انجام این پژوهش نیز مانند سایر پژوهش­ها با مشکلاتی مواجه بوده که در تعمیم نتیجه باید مورد توجه قرار گیرد. نخست آن که با توجه به شرایط محیطی و قوانین و مقررات مربوطه، امکان استفاده از برخی الگوهای ارتباطات اجتناب مالیاتی نبود. این امر، باعث حذف شرکت­ها و کاهش نمونۀ مورد بررسی گردید. با توجه به نتیجۀ حاصل از این پژوهش، می­توان برای پژوهش­های آینده، پیشنهادهایی به شرح ذیل ارائه نمود:

    در این پژوهش اطلاعات صورتهای مالی تاریخی مورد استفاده قرار گرفت. پیشنهاد می­شود که در پژوهش­های آتی از صورتهای مالی تعدیل شده بر اساس تورم استفاده گردد و نتایج آن با پژوهش موجود مقایسه شود

    پیشنهاد می­شود که پژوهشی تحت عنوان مشابه و برای شرکتهای عضو بورس تهران  به تفکیک صنایع  جداگانه (پیرامونی و محوری بورس اوراق بهادار) انجام و نتایج آن با پژوهش موجود مقایسه شود

    پیشنهاد می­شود پژوهشگران آینده با توجه به پژوهش­های خارجی، تاثیر تحریفات مالی بر کیفیت سود را با میانجیگری عواملی مانند نوع بازار محصول و .... بررسی شود.

    پیشنهاد می­شود پژوهشگران آتی پژوهشی را عنوان بررسی تأثیر اجتناب مالیاتی بر روی مخارج سرمایه­ای انجام پذیرد.

 

محدودیت‌های انجام پژوهش

انجام این پژوهش نیز مانند سایر پژوهش­ها با محدودیت­هایی مواجه بوده که در تعمیم نتیجه باید مورد توجه قرار گیرد:

    استفاده از بهای تمام شده تاریخی در تهیه صورتهای مالی شرکت­ها ممکن است موجب شود تا در صورت تعدیل اطلاعات صورتهای مالی بر اساس تورم نتایج پژوهش متفاوت از نتایج فعلی شود.

    داده­های استخراج شده از صورتهای مالی مربوط به سال­های 1389 الی 1395 (بازه زمانی 7 ساله) بوده است که در این بازه زمانی تعدادی از شرکتها به دلیل توقف نماد معاملاتی آنها و به دلیل نداشتن اطلاعات مورد نیاز از نمونه آماری حذف و موجب کاهش تعداد نمونه آماری شدند. لذت در تعمیم نتایج به جامعه مورد نظر در بازه زمانی پژوهش با احتیاط عمل شود.

    محدودیت­های ذاتی استفاده از منابع اینترنتی، برای جمع­آوری داده­های مربوط به پژوهش

 



[1] Financial distortions

[2] Tax avoidance

[3] Related party transactions

[4] Cash Effective Tax Rate

[5]Temporary Book Tax Differences

[6] Permanent Book Tax Differences

[7]Dhaliwal

[8] McGuire

[9] Boubakri

[10] Guenther

[11] Chen

[12] Goh

[13]variance inflation factor

منابع
ü     بنافی، محمد، غیوری مقدم، علی، دانا، محمدمهدی، (1394)، بررسی تاثیر معاملات اشخاص وابسته بر هزینه های نمایندگی، مطالعات تجربی حسابداری مالی، سال 12، شماره 45، صص 115-134.
ü     حسنی القار، مسعود، شعری آناقیز، صابر، (1396)، بررسی تاثیر توانایی مدیریت بر اجتناب مالیاتی، مجله دانش حسابداری، دوره هشتم، شماره 1، صص 107-134
ü     حمیدی، الهام، شعری، صابر، (1391)، شناسایی انگیزه­های معاملات با اشخاص وابسته، مجله پژوهشهای تجربی حسابداری، سال دوم، شماره 2، صص 49-64.
ü     رضایی، فرزین، جعفری نیارکی، روح اله، (1394)، رابطة بین اجتناب مالیاتی و تقلب در حسابداری شرکتها، پژوهشنامه مالیات، شماره بیست و ششم، مسلسل 74، صص 109-134.
ü     صفری گرایلی، مهدی، پودینه، شیوا، (1395)، اجتناب مالیاتی و به موقع بودن اعلان سود: آزمون تجربی از بورس اوراق بهادار تهران، پژوهشنامه مالیات، شماره 31، صص 101-118.
ü     صفرزاده، محمدحسین، (1389)، توانایی نسبتهای مالی در کشف تقلب در گزارشگری مالی: تحلیل لاجیت، مجله دانش حسابداری، شماره 1، صص 137-163.
ü     فرجی، امیر، داودی نصر، مجید، (1396)، بررسی رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و تحریفات مالی در شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران، فصلنامه مطالعات مدیریت و حسابداری، دوره 3، شماره 2، صص 216-229.
ü     کرمی، شیما، رهنمای رودپشتی، فریدون، دیانتی دیلمی، زهرا، (1395)، ارزیابی اثر اجتناب مالیاتی بر آگاهی بخشی سودهای گزارش شده شرکت های پذیرفته شده در بورس اورق بهادار تهران، فصلنامه علمی پژوهشی حسابداری مدیریت، سال نهم ، شماره بیست و هشتم، صص 15-37.
ü   عباس زاده، محمدرضا، فدائی، مرتضی، مفتونیان، محسن، بابایی کلاریجانی، مائده، (1395)، بررسی ارتباط شفافیت مالی و اجتناب مالیاتی با توجه به مالکیت نهادی شرکت ها (مطالعه موردی شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران)، فصلنامه اقتصاد مالی، سال 10، شماره 35، صص 45-74.
ü     مشایخی، بیتا، سیدی، سیدجلال، (1394)، راهبری شرکتی و اجتناب مالیاتی، مجله دانش حسابداری، سال ششم، شماره 20 ، صص 83 -103.
ü  Boubakri, N, Omrane G, Dev Mishra, Walid S, (2012) ,Political connections and the cost of equity capital Journal of Corporate Finance journal homepage: www.elsevier.com/locate/jcorpfin.
ü  Chen, X., Hu, N., Wang, X., & Tang, X. (2014). Tax Avoidance and Firm Value: Evidence from China. Nankai Business Review International, 5(1), 25-42.
ü  Dhaliwal , D., Huang, S., Moser, W., & Pereir, R. (2011), Corporate Tax Avoidance and the Level and Valuation of Firm Cash Holdings. Working papers.
ü  Goh, B.W. Lee, J. Lim, Ch. & Shevlin, T. (2016). The Effect of Corporate Tax Avoidance on the Cost of Equity, Available at: http://papers.ssrn.com/so13/ /papers. cfm?abstract_id=2737784.
ü  Guenther, D ,Steven R. Matsunaga, Brian M. Williams,(2013) ,Tax Avoidance, Tax Aggressiveness, Tax Risk and Firm Risk, University of Oregon Department of Accounting, working paper, available on This address:http://papers.ssrn.com/sol3/papers.cfm?abstract_id=2153187.
ü  McGuire, Sean T., Thomas C. Omer and Dechun Wang. (2012). “Tax Avoidance: Does Tax-Specific Industry Expertise Make a Difference?” The Accounting Review, 87 (3): 975–1003