دانشجوی کارشناسی ارشد حسابداری، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
چکیده
پدیده هموارسازی سود در طول نیم قرن اخیر به عنوان یکی از جذاب ترین و بحث برانگیزترین موضوعات حسابداری و مالی توجه پژوهشگران بسیاری را به خود جلب کرده است و از دیدگاه تئوری حسابداری این پدیده در رویکرد رفتاری موضوعی مهم و قابل تامل است. عواملی مختلفی بر هموارسازی سود تاثیردارند. یکی از این عوامل که تاثیر ویژه ای دارد، توانایی مدیریتی است. این پژوهش یک مطالعه نظری در مورد نقش توانایی مدیریتی بر هموارسازی سود است که به صورت مروری و از طریق بررسی ادبیات موجود و مطالعات کتابخانهای انجام شده است. نتایج تحقیقات پیشین نشان میدهد مدیران با توانایی پایین، بیشتر از مدیران با توانایی بالا هنگام تصمیمگیری در مورد هموارسازی سود اشتباه میکنند. به همین دلیل مدیران کمتوان بیشتر از مدیران با توانایی بالا متحمل هزینههای مربوط به هموارسازی میشوند و در نتیجه بر ارزش و اعتبار شرکت تاثیر منفی میگذارند. همچنین یافتهها نشان میدهد که مدیران توانمندتر تمایل کمتری به هموارسازی واقعی سود داشته و به طور قابل توجهی بر هموارسازی عمدی سود تمرکز دارند. بنابراین مدیران با توانایی بالا در هموارسازی سود توانایی و کارایی بیشتری خواهند داشت و به طور موثرتری استراتژیهای انتخاب شده را پیادهسازی و نسبت به هموارسازی عمدی سود اقدام میکنند.